کلیدهای منطقه خاورمیانه

منطقه خاورمیانه از دیرباز یکی از عوامل اصلی بی‌ثباتی بین‌المللی بوده است. فرآیندهای ناتمام مدرنیزاسیون اجتماعی و سیاسی که در آغاز دهه گذشته در میادین و خیابان‌های کلان شهرهای عربی در منطقه وسیعی از موریتانی و صحرای غربی تا عمان و عربستان سعودی شروع شد، هنوز هم خاتمه نیافته است. این موضوع نه تنها رژیم‌های سیاسی، بلکه پایه های دولت های بسیاری از کشورهای منطقه را نیز تهدید می‌کند.

منطقه خاورمیانه از دیرباز یکی از عوامل اصلی بی‌ثباتی بین‌المللی بوده است. فرآیندهای ناتمام مدرنیزاسیون اجتماعی و سیاسی که در آغاز دهه گذشته در میادین و خیابان‌های کلان شهرهای عربی در منطقه وسیعی از موریتانی و صحرای غربی تا عمان و عربستان سعودی شروع شد، هنوز هم خاتمه نیافته است. این موضوع نه تنها رژیم‌های سیاسی، بلکه پایه های دولت های بسیاری از کشورهای منطقه را نیز تهدید می‌کند. 

خاورمیانه همچنان سردرد دائمی برای رهبران قدرت های بزرگ از جمله ایالات متحده است. رهبری بی قید و شرط و غیرقابل انکار واشنگتن در منطقه به طور فزاینده ای مورد تردید قرار گرفته و بحث ها در مورد آینده استراتژی آمریکا در خاورمیانه دوباره در خود ایالات متحده تشدید شده است. از میان بسیاری از چالش‌های پیش روی رهبری آمریکا در خاورمیانه، به نظر می‌رسد چهار چالش چالش‌برانگیزترین و بالقوه آسیب‌رسان به منافع بلندمدت ایالات متحده باشد.اول از همه، موضوع اعتماد به تضمین های امنیتی آمریکا در منطقه حادتر از همیشه مطرح است. پس از پایان جنگ سرد، ایالات متحده به عنوان یک بازیگر خارجی تلاش کرد ت تعادل نیروهای منطقه ای را حفظ کند. اما امروزه تنها در اسرائیل به واشنگتن به عنوان ضامن امنیت تکیه می کنند. خروج عجولانه و بد سازماندهی شده آمریکایی ها از افغانستان در پایان تابستان 2021 در سراسر منطقه خاورمیانه طنین انداز شد و بسیاری از قدرت ها را وادار کرد که به فکر تنوع بخشیدن به سرمایه گذاری های سیاست خارجی خود، از جمله گسترش همکاری با مسکو باشند.

دومین چالش نه چندان حاد برای رهبری آمریکا، از دست دادن غیرقابل برگشت هژمونی اقتصادی سابق ایالات متحده در منطقه است. دورانی که آمریکا مصرف کننده اصلی نفت کشورهای عربی و شریک اصلی اقتصادی کشورهای پیشرو جهان عرب بود، گذشته است. امروز چین در این زمینه پیشرو است و علاوه بر این، در اجرای پروژه‌های زیربنایی بزرگ در خاورمیانه که برای منطقه بسیار مهم است، بسیار جلوتر از آمریکا حرکت کرده است. جای تعجب نیست که در ژانویه سال جاری، برای اولین بار پس از تقریباً نیم قرن، رهبران عربستان سعودی آمادگی خود را برای کنار گذاشتن استفاده انحصاری از ارز آمریکا در تسویه حساب های تجاری خارجی خود اعلام کردند.

چالش سوم به مبانی ایدئولوژیک استراتژی سیاست خارجی دولت جو بایدن مربوط می شود. ایده‌های تقابل بین «دموکراسی‌های خوب» و «خودکامگی‌های بد» چندان با واقعیت‌های خاورمیانه، جایی که یافتن رژیمی سیاسی که کاملاً با استانداردهای لیبرال دموکراسی غربی مطابقت داشته باشد، همخوانی ندارد. تصادفی نیست که هیچ کشور عربی به "اجلاس مجازی برای دموکراسی" که توسط واشنگتن در پایان سال 2021 سازماندهی شد دعوت نشد؛ به استثنای عراق، کشوری که اثربخشی نهادهای دموکراتیک در آن کاملاً مشهود نیست. مسائل حقوق بشر یک مشکل جدی در روابط ایالات متحده با اکثر کشورهای عربی و همچنین ترکیه است. این موضوع البته ایران را هم در بر می گیرد.

چالش چهارم، نیاز به ساخت استراتژی خاورمیانه ای آمریکا در شرایط جدید تشدید تقابل جهانی بین قدرت های بزرگ است. اگر در گذشته ای نه چندان دور در کاخ سفید تروریسم بین المللی به عنوان تهدید اصلی سیاست خارجی این کشور تلقی می شد، امروز روسیه و چین به عنوان تهدید اصلی با یکدیگر همبستگی دارند. هماهنگ کردن مواضع واشنگتن، مسکو و پکن در مورد مسائل منطقه ای به طور فزاینده ای دشوار می شود.یکی از استثناهای قابل ستایش این روند منفی تمدید عملیات مکانیزم فرامرزی برای ارسال کمک های بشردوستانه به مناطق شمال غربی سوریه توسط شورای امنیت بود بود. اما چگونه می توان بدون از سرگیری تلاش های چهارجانبه خاورمیانه به پیشرفت در مسئله اسرائیل و فلسطین دست یافت؟ چگونه می توان امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز را بدون توافق قدرت های بزرگ تضمین کرد؟ واضح است که نه ایالات متحده و نه کل غرب به تنهایی قادر به حل مشکل تثبیت وضعیت در کشورهای مختلف خاورمیانه و حتی بیشتر از آن وظیفه ایجاد شرایط بین المللی برای امنیت و توسعه منطقه در دراز مدت نیستند.

البته هنوز خیلی زود است که واشنگتن را به عنوان یکی از بازیگران خارجی پیشرو در منطقه خاورمیانه نادیده بگیریم. بدون کمک ایالات متحده، و حتی بیشتر از آن با مخالفان فعال آمریکا، به سختی می توان به موفقیت بزرگ در گشودن پیچیدگی تناقضات منطقه ای امیدوار بود. با این حال، چیز دیگری نیز روشن است: کلیدهای آینده منطقه در واشنگتن یا بروکسل نیست، آنها را باید در آنکارا، ریاض، تهران، قاهره و دیگر پایتخت های کشورهای پیشرو خاورمیانه جستجو کرد. آخرین بحران حاد در روابط روسیه و غرب به طور قابل توجهی دامنه استقلال استراتژیک بازیگران منطقه را گسترش داده است و بعید است که آنها در آینده قابل پیش بینی از این خودمختاری جدید دست بکشند. قدرت های بزرگ یا می توانند به نوعی در حل مشکلات خاورمیانه سهیم باشند و یا به نوعی مانع حل آنها شوند. اینجا هرکس به انتخاب خودش عمل خواهد کرد.

منبع: شورای روابط خارجی روسیه

https://russiancouncil.ru/analytics-and-comments/analytics/klyuchi-ot-regiona/

کد خبر 14952

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 15 =